تاریخنگاری محلی ایرانیانتاریخنگاری محلی در ایران در سدههای نخستین اسلامی به عربی و از اواخر سده پنجم به فارسی نوشته میشد. فهرست مندرجات۲ - دوران رواج ۳ - علل نگارش ۴ - ویژگیها ۴.۱ - شرح حال افراد ۴.۲ - توجه به سلسلهها ۴.۳ - قرار گرفتن در کنار تاریخ عمومی ۴.۴ - وقایع شاهان ایرانی ۵ - تأثیر کتب طبقات در تاریخ محلی ۵.۱ - کتب تحت تأثیر ۵.۲ - تغییر روش ۶ - تاریخ شهرها ۶.۱ - شمال ایران ۶.۲ - فارس ۶.۳ - یزد ۶.۴ - قم ۶.۵ - کردستان ۶.۶ - کاشان ۶.۷ - خوزستان ۶.۸ - تبریز ۶.۹ - بندر عباس ۷ - ویژگیهای مورخان محلی ۸ - فهرست ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - شیوه نگارشتاریخهای محلی موجود نشان میدهند که مورخان محلی، از یک شیوه خاص پیروی نمیکردند. آداب و رسوم رایج و محیط فرهنگی مورخان ایرانی در شکل بخشیدن به آثار آنان تأثیر مهمی داشت. این رسوم شامل میراث باستانی ایران و میراث جامعه اسلامی بود و در هر دو مورد، زندگی سیاسی و اجتماعی آنان صبغه دینی داشت. ۲ - دوران رواجتاریخنگاری محلی در دوره میانه در ایران رایج بود. این تاریخها از ظهور و فروپاشی امپراتوریهای بزرگ الهام میگرفت و احتمالاً واکنشی علیه تمرکزگرایی سلسلههای بزرگ بود. ۳ - علل نگارشانگیزه اصلی مورخانی که به تاریخ محلی میپرداختند، کسب افتخار برای منطقه خود و اعتقاد به این بود که رویدادهای سرزمینشان شایسته ضبط در تاریخ است. شاید یکی از علل رشد تاریخنگاری محلی در دوره صفوی و قاجاری (سده های دهم تا سیزدهم) همین بوده است. ۴ - ویژگیهاتاریخهای محلی بیش از تاریخهای عمومی به بررسی شخصیتها و تشکیلات اداری و اجتماعی میپردازد. تقریباً همه تواریخ محلی با توصیف جغرافیای منطقه و تأثیر آن بر تاریخ منطقه ادامه مییابد. در بیشتر این آثار به رویدادهای مهمی که به بنیان شهر یا شهرهای منطقه انجامیده، پرداخته شده است. تاریخ قم حسن بن محمد بن حسن قمی (تألیف در اواخر سده چهارم) از کهنترین تاریخهای محلی به جا مانده است. اصل این کتاب به عربی بوده و حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک قمی در ۸۰۵ یا ۸۰۶ آن را به فارسی ترجمه کرده است. تاریخ قم در باره مسجد جامع و مدارس قم و بانیان آنها، و همچنین مالیات و اجاره ملک مطالبی دارد [۱]
حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۳۶ـ ۳۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۲]
حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۰۱ به بعد، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
که اهمیت این شهر را به مثابه مرکز اسلامی روشن میسازد.۴.۱ - شرح حال افرادبیشتر تاریخهای محلی به شرح حال افراد مشهور و عالمان پرداختهاند. در برخی از این آثار، چون جامع مفیدی تألیف محمد مفید بافقی در ۱۰۸۲ـ۱۰۹۰ و سِمط العُلی للحضرة العلیا تألیف ناصرالدین منشی در ۷۱۶، شرح جزئیات زندگی نویسنده نیز آمده است. ۴.۲ - توجه به سلسلههاگاه تمایز نهادن میان تاریخ محلی و تاریخ سلسلهای دشوار است، مانند سمط العلی للحضرة العلیا و عِقدُ العُلی للموقف الاعلی هر دو تألیف افضل الدین کرمانی در ۵۸۴، که گرچه تاریخهای سلسلهایاند، به تاریخ محلی کرمان توجه ویژه داشتهاند. [۳]
ناصرالدین منشی کرمانی، سمط العلی للحضرة العلیا، ج۱، صو ـ ز، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۶۲ ش.
همچنین تاریخنامه هرات تألیف سیف هروی در حدود اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات تألیف معین الدین محمد اسفزاری در ۸۹۷ـ۸۹۹، هر چند اطلاعات مهمی در باره تاریخ محل (هرات) دارند، به شرح رویدادهای تاریخی شرق ایران نیز پرداختهاند. ۴.۳ - قرار گرفتن در کنار تاریخ عمومیبرخی از مورخان کوشیدهاند تا تاریخ محلی را در کنار تاریخ عمومی قرار دهند، مثلاً وصاف الحضره در تاریخ وصاف بخش عمده کتابش را به ذکر رویدادهای تاریخی کرمان و فارس اختصاص داده [۴]
عبداللّه بن فضل اللّه وصاف الحضره، تاریخ وصاف، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۱۲، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۶۹.
[۵]
عبداللّه بن فضل اللّه وصاف الحضره، تاریخ وصاف، ج۱، ص۴۲۵ـ۴۲۹، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۶۹.
و حاجی میرزا حسن فسایی مؤلف فارسنامه ناصری (آغاز تألیف: ۱۲۹۳) به تاریخ فارس بیشتر پرداخته است.۴.۴ - وقایع شاهان ایرانیبعضی مورخان نیز در تاریخهای محلی، رویدادهای حکومت شاهان ایرانی پیش از اسلام را نیز در منطقه خود شرح دادهاند، از جمله این آثار است: فارسنامه ابن بلخی (تألیف در سده ششم) که نخستین اثر به جا مانده از این نوع تاریخهای محلی است. [۶]
ابن بلخی، فارسنامه ابن بلخی، ج۱، ص۲ـ۳، بر اساس متن مصحح لسترنج و نیکلسون، چاپ منصور رستگار فسایی، شیراز ۱۳۷۴ ش.
[۷]
مفضّل بن سعد مافروخی، ترجمه محاسن اصفهان، به قلم حسین بن محمد بن ابی رضا آوی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۲۸ ش.
[۸]
مفضّل بن سعد مافروخی، ترجمه محاسن اصفهان، ج۱، صجـ ه، به قلم حسین بن محمد بن ابی رضا آوی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۲۸ ش.
[۹]
مفضّل بن سعد مافروخی، ترجمه محاسن اصفهان، ج۱، ص۶، به قلم حسین بن محمد بن ابی رضا آوی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۲۸ ش.
۵ - تأثیر کتب طبقات در تاریخ محلیدر سدههای اولیه دوره اسلامی، پیش از ظهور سلسلههای محلی، تاریخهای محلی تحت تأثیر کتابهای طبقات بود، زیرا علما در تشکیل جامعه اسلامی سهم عمدهای داشتند. ۵.۱ - کتب تحت تأثیرابونعیم (متوفی ۴۳۰) در اخبار اصبهان پس از شرح مختصری در باره جغرافیا و تاریخ اصفهان به شرح حال فقیهان پرداخت. تنها بخش باقی مانده از السیاق لتاریخ نیشابور عبدالغافر فارسی (ذیل بر تاریخ نیشابورِ حاکم نیشابوری) نیز به روش کتابهای طبقات است. مافروخی نیز در محاسن اصفهان [۱۰]
مفضّل بن سعد مافروخی، ترجمه محاسن اصفهان، ج۱، ص۱۱۵ـ۱۲۶، به قلم حسین بن محمد بن ابی رضا آوی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۲۸ ش.
احوال علما و ادیبان و بزرگان شهر را ذکر کرده است.همچنین التدوین فی ذکر اهل العلم بقزوین تألیف عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی (اتمام تألیف ح۶۲۰)، که تنها اثر مستقل به جا مانده در باره تاریخ قزوین و به عربی است، تحت تأثیر کتابهای طبقات بوده است. [۱۱]
محجوب زویری، «درآمدی بر کتاب التدوین فی ذکر اهل العلم بقزوین»، ج۱، ص۵۹، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۴، ش ۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۰).
در تواریخ بعدی، شرح حالِ طبقات بیشتری از جامعه نوشته شد، هر چند تا دوره معاصر تأکید اصلی بر علما و سادات بوده است. تاریخ بیهق تألیف علی بن زیدبیهقی در ۵۶۳، نمونه روشن آن است. مؤلف با دیدگاهی دینی به تعریف تاریخ پرداخته و پس از بیان رویدادهای بیهق، زندگی خود و علما و رجال آنجا را شرح داده است. [۱۲]
علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۶ـ ۸، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست ۱۳۶۱ ش.
محمد مفید بافقی در جامع مفیدی نیز با اندکی تفاوت همین شیوه را دارد. او از علما و سادات و وزرا و دیوانیان و پزشکان و ادبا و زاهدان و هنرمندان نام برده است. ۵.۲ - تغییر روشدر حدود سده سیزدهم در وضع طبقات جامعه ایرانی تغییراتی پدید آمد که در تواریخ محلی منعکس شده است. حاجی میرزا حسن فسایی در فارسنامه ناصری اهمیت خاصی به طبقات مذهبی نداده است و فقط بخش کوتاهی در باره علما دارد. بیشتر این کتاب به شرح خاندانها و تجار و خانهای فارس اختصاص دارد. حاجی میرزا حسن خان جابری در ۱۲۹۳ تاریخ اصفهان و ری و همه جهان را نوشت. او زمینه تاریخ محلی را وسیعتر کرد و شاید به همین سبب خودش این کتاب را تاریخ نصف جهان و همه جهان نامیده است. [۱۳]
محمدحسن جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری و همه جهان، ج۱، ص۲، (اصفهان) ۱۳۲۱ ش.
او گزارشی از رویدادهای تاریخی ایران و جهان را در حاشیه اثرش ذکر کرده است. [۱۴]
محمدحسن جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری و همه جهان، (اصفهان) ۱۳۲۱ ش.
۶ - تاریخ شهرهابه طور کلی، تاریخهای محلی بسیاری در باره فارس و قم و یزد [۱۵]
ایرج افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ص۲۵ـ ۳۲، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۴ ش.
و کرمان [۱۶]
احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، ص۸۶ به بعد، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۵۲ ش.
و نواحی حاشیه دریای خزر وجود دارد.۶.۱ - شمال ایرانبرخی از تواریخ محلی شمال ایران ــ علاوه بر تاریخ طبرستان، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، و تاریخ رویان اولیاء اللّه آملی (تألیف در ۷۶۴) ــ اینهاست: تاریخ خانی علی بن شمس الدین لاهیجی (تألیف در ۹۲۲)، تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی (تألیف در ۱۰۳۸) و التدوین فی احوال جبال الشروین تألیف اعتمادالسلطنه از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۲. این مورخان برخی مطالب را عیناً از تواریخ پیش از خود رونویسی کردهاند (تاریخ طبرستان؛ تاریخ طبرستان و رویان و مازندران؛ تاریخ رویان). ۶.۲ - فارسدر تواریخ فارس افزون بر آنچه ذکر شد، شیرازنامه ابن زرکوب (تألیف در حدود سده هشتم) شایان ذکر است. مؤلف در این کتاب به سهم طبقات گوناگون در ساختن جامعه اسلامی پرداخته است. در باره ایلات و عشایر فارس، تاریخ بختیاری تألیف سردار اسعد بختیاری در ۱۳۳۳ شایان ذکر است. ۶.۳ - یزدمشخصه تواریخ یزد، حس استقلال و خودمختاری این ناحیه است. محمد بن حسن جعفری در سده نهم تاریخ جعفری را در باره تاریخ سلسلههای محلی یزد از دوران اسلامی تا حکومت امیر چخماق (حاکم یزد که او را شاهرخ تیموری منصوب کرده بود)، به اختصار نوشت. توجه اصلی وی، به جای رویدادهای تاریخی، به بناهای یزد و سازندگان آنها بود. در اواخر همین سده احمد بن حسین بن علی کاتب، تاریخ جدید یزد را بر اساس تاریخ جعفری نوشت. به سبب اهمیت قناتها در حاشیه کویر مرکزی، در تواریخ یزد مطالب بسیاری در باره قناتها و تقسیم بندی آب و شیوه آبیاری و خشکسالیها آمده است. ۶.۴ - قمتواریخ قم نیز، افزون بر این ویژگیها، بر مذهب شیعه اثنا عشری تأکید دارند. ۶.۵ - کردستاندر تاریخهای محلی کردستان، از جمله شرفنامه بدلیسی (تألیف در ۱۰۰۵)، به جنبههای قوم شناسی اهمیت داده شده است. [۱۷]
شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصّل کردستان، ج۱، ص۸۳، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران (۱۳۴۳ ش).
[۱۸]
شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصّل کردستان، ج۱، ص۸۹، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران (۱۳۴۳ ش).
۶.۶ - کاشانمرآت القاسان تألیف عبدالرحیم ضرابی در حدود ۱۲۸۶ تا ۱۲۸۷، یگانه اثر مستقل در باره تاریخ محلی کاشان است. [۱۹]
ایرج افشار، «یادداشت در باره مرآة قاسان»، ج۱، ص۲۶۱ـ۲۶۲، فرهنگ ایران زمین (۱۳۳۴ ش).
۶.۷ - خوزستاناز تاریخهای محلی خوزستان میتوان از تذکره شوشتر تألیف سید عبداللّه جزایری در ۱۱۶۵، و تاریخ پانصد ساله خوزستان تألیف احمد کسروی در ۱۳۰۴ ش نام برد. ۶.۸ - تبریزتاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز (تألیف در ۱۳۱۴) اثر نادر میرزا از آثار ارزشمند در باره تاریخ محلی تبریز است. ۶.۹ - بندر عباسمحمدعلی سدیدالسلطنه کبابی نیز در دو کتاب اعلام الناس فی احوال بندر عباس و مغاص اللئالی و مناراللیالی رویدادهای تاریخی بندر عباس و بندر بوشهر را نوشت. این دو کتاب تنها تاریخهای محلی به جا مانده از تاریخ معاصر ایران در این منطقه است. [۲۰]
احمد اقتداری، «محمدعلی سدیدالسلطنه کبابی بن درعباسی»، ج۱، ص۵۵۴ ـ ۵۵۵، راهنمای کتاب، سال ۱۸، ش ۷ـ۹ (مهر ـ آذر ۱۳۵۴).
۷ - ویژگیهای مورخان محلیمورخان محلی به سبب آشنایی با سنّت محلی، با کسانی که در باره آنان مینویسند، احساس نزدیکی دارند. نگرش آنان به واقعیات اجتماعی با رویکرد طبقه حاکم تفاوت دارد. آنان علاوه بر شرح جزئیات زندگی افراد سرشناس، زندگی توده مردم و تشکیلات اداری و وضع اقتصادی منطقه خود را بدقت وصف کردهاند. ۸ - فهرست(۱۷) ابن بلخی، فارسنامه ابن بلخی، بر اساس متن مصحح لسترنج و نیکلسون، چاپ منصور رستگار فسایی، شیراز ۱۳۷۴ ش. (۱۸) ایرج افشار، «یادداشت در باره مرآة قاسان»، فرهنگ ایران زمین (۱۳۳۴ ش). (۱۹) ایرج افشار، یادگارهای یزد، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۴ ش. (۲۰) احمد اقتداری، «محمدعلی سدیدالسلطنه کبابی بن درعباسی»، راهنمای کتاب، سال ۱۸، ش ۷ـ۹ (مهر ـ آذر ۱۳۵۴). (۲۱) شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصّل کردستان، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران (۱۳۴۳ ش). (۲۲) علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست ۱۳۶۱ ش. (۲۳) محمدحسن جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری و همه جهان، (اصفهان) ۱۳۲۱ ش. (۲۴) محجوب زویری، «درآمدی بر کتاب التدوین فی ذکر اهل العلم بقزوین»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۴، ش ۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۰). (۲۵) حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش. (۲۶) مفضّل بن سعد مافروخی، ترجمه محاسن اصفهان، به قلم حسین بن محمد بن ابی رضا آوی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۲۸ ش. (۲۷) ناصرالدین منشی کرمانی، سمط العلی للحضرة العلیا، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۶۲ ش. (۲۸) احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۵۲ ش. (۲۹) عبداللّه بن فضل اللّه وصاف الحضره، تاریخ وصاف، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۶۹. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخنگاری محلی ایرانیان»، شماره۳۰۵۸. |